جستجو
-
۱تصویر
بیع نامه، ۱۳۴۵ ق
حاجی میرمختار آقا، آقا میرمحمد، و حاجی میرجلال چند باب دکان شامل سه باب در میدان قدیم خبازی، یک باب دکان نشیمن فعلی مشهدی رضا، یک باب دکان نشیمن فعلی مشهدی کریم اشلقی، و نصف دکان از نصف دو باب شراکتی با آقای حاجی محمد علی (ابتیاعی از خاور خانم و درخشنده خانم، دختران حاجی عباسقلی)، را به مشهدی حمدالله امین الرعایا و عبدالحسین خان، به مبلغ هشتصد و چهل تومان فروختهاند. در حاشیه، به تاریخ ۲۹ شعبان ۱۳۴۶، مشهدی حمدالله امین الرعایا تمام حصه خود را در مقابل چهارصد و بیست تومان به میرزا باقر اسکندرزاده واگذار کرده است.
-
۲تصویر
صلح نامه حاجی اسکندر و آقا محمد باقر، ۱۳۴۳ ق
صلح نامه حاجی اسکندر میانجی در خصوص انتقال چهار باب دکان مسقف خود که شامل دو دکان واقع در میان دو دکان حاجی علی عباسی، یک باب دکان واقع در میان دکانهای کربلایی جعفر و حاجی صادق مرحوم، یک باب دکان واقع در بازار حاجی علی اصغر مرحوم واقع در میان مغازه و دکان حاجی عبدالحسین، و یک دست عمارت مسکونی و نصف یک قطعه باغچه که با برادرش آقا بالا شریک است به پسر خود، آقا محمد باقر، در مقابل یک من قند روسی؛ در پشت این سند نوشته دیگری است به تاریخ اول ذیالحجه ۱۳۴۳ ق درباره شکایت آقا مهدی و خواهرش قمر خانم در خصوص این انتقال به برادر بزرگترشان که در نهایت این انتقال بلا اشکال دانسته شد.
-
۳تصویر
صلح نامههای میان زلیخا و میرزا باقر، ۱۳۴۶- ۱۳۵۴ ق
سه صلح نامه میان زلیخا باقری، دختر حنیفه بیگ ساکن قریه ینگی آبادکوه و همسر کربلایی عبدالعلی ینگی آبادی، و میرزا باقر اسکندری، فرزند حاجی اسکندر میانجی، در خصوص فروش بخشهایی از املاک موروثی از پدرش واقع در قریههای اینچه و خان یوردی؛ سند اول به تاریخ ۱۶ شعبان ۱۳۴۶ ق و به ازای مبلغ سی و شش تومان؛ سند دوم به تاریخ ۵ محرم ۱۳۵۳ ق، با وکالت یدالله بیگ باقری، پسر زلیخا، و به ازای مبلغ چهل و دو تومان؛ و سند سوم به تاریخ اول رمضان ۱۳۵۴ ق، با وکالت یدالله و به ازای مبلغ هشتاد و چهار تومان
-
۱تصویر
فروش ملک موروثی، ۱۳۴۵ ق
سند فروش میان وراث مرحوم محمد ابن امین و میرزا باقر، پسر حاج اسکندر میانجی، بر سر یک چارک و یک پانزدهم و هفدهم ملک مفروز از دو قریه خانیوردی و اینچه در مقابل مبلغ چهارصد و دوازده تومان نقد سکه ایرانی؛ وراث عبارتند از فرزندان وی، علی اکبر، علی اصغر، زبیده خانم، و نویسنده متن به عنوان قیم فرزندان صغیر او، حسین، حیدر، ربابه، و کبری
-
۱تصویر
نامه به باقر اسکندری، ۱۳۳۹ ش
نامه خطاب به آقای [باقر] اسکندری احتمالا از کارگزار وی در نوروزآباد، در خصوص وضعیت کشت و زرع در روستا، وضعیت کشاورزان و چگونگی تقسیم زمینها بین آنان، گرفتن بذر گندم جهت کشت و کار، گله و شکایت از کمی حقوق و وضع بی سامان خود و خانوادهاش و درخواست مساعدت از مخاطب، و سلام رساندن به قمر خانم، داریوش، نوبخت خانم، بیژن، ژاله خانم، و فریدون